دانلود خیام خوانی بوشهر
خیام خوانی بوشهر موسیقی مهیج محفلخوانی یا بزمخوانی با ابیات رباعی که به عنوان خیامخوانی نام گرفته در بوشهر از رونق بالایی برخوردار است.
در خیامخوانی از سازهایی چون نی هفتبند، فلوت و نی جفتی به همراه تنبک یا ضرب استفاده میشود.
در موسیقی خیامی از دستزدن همراهان یا بزمنشینان به عنوان مکمل استفاده میشود. دستزنان در هنگام خواندن خیامی به صورت واحد و هنگام یزله و پس از آن به صورت ریز دست میزنند که ضرب نیز همراه با فلوت آنها را همراهی میکند.
متن خیام خوانی بوشهر :
این قافلهٔ عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
یاران موافق همه از دست شدند
یاران موافق همه از دست شدند
در پای اجل یکان یکان پست شدند
خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند
خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر
دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
در کارگه کوزهگری رفتم دوش
دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
ناگاه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
متن خیام خوانی بوشهری از مهدی عبدی :
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
فاش میگویم و از گفته خود دلشادم
بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
وای امان دل من نکنی ول من
یار خوشگل من
هنگام سپیده دم خروس سحری
هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینهٔ صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری
نکنی ولم یار خوشگلم
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی بادهٔ گلرنگ نمیباید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
متن خیام خوانی بوشهری باصدای امیر میرشکاری واسماعیل میرشکاری :
امان دل ما نکنی ول ما یار خوشگل ما
ای چرخ فلک خرابی از کینهٔ توست
بیدادگری شیوهٔ دیرینهٔ توست
امان دل من
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینهٔ توست
امان دل من
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینهٔ توست
آی امان دل من
بنگر ز صبا دامن گل چاک شده
بلبل ز جمال گل طربناک شده
در سایه گل نشین که بسیار این گل
در خاک فرو ریزد و ما خاک شده
متن خیام خوانی گروه لیان :
ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم
ای دوست بیا تا غمِ فردا نخوریم
وین یک دمِ عمر را غنیمت شمریم
فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم
با هفت هزارسالگان سر به سریم
فردا که ازین دیرِ فنا درگذریم
با هفت هزارسالگان سر به سریم
سر به سریم
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
پرکن قدح باده که معلومم نیست
کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
متن خیام خوانی عبدالاه مقاتلی مطلق :
شبهای بلند بی عبادت چه کنم؟
طبعم به گناه کرده عادت چه کنم؟
گویند کریم ما گنه میبخشد
او ببخشد و من از این خجالت چه کنم ؟
او ببخشد و من از این خجالت چه کنم ؟
عمرم همه را تباه کردم چه کنم
پرونده خود سیاه کردم چه کنم
تو عفو کنی از کرمت اما من
از این که تو را گنه کردم چه کنم