ده اهنگ برتر ایرج مهدیان

عمریه غم شده مهمون دلم

از دو رنگی ها پریشونه دلم

آدما همدیگرو گول میزنن

دست نذار روی دلم خونه دلم

ای خدا قلب آدما مثل سرابه

یا عطا کن چاره یا مردن ثوابه

اون که از رفاقتو مردونگی دم میزنه

بی هوا از پشت سر خنجر به آدم میزنه

خط باطل میکشه رو شوقو سرمستی تو

میدوزه چشم طمع بر همه ی هستی تو

ای خدا قلب آدما مثل سرابه یا عطا کن چاره یا مردن ثوابه

عمریه غم شده مهمون دلم از دو رنگی ها پریشونه دلم

آدما همدیگرو گول میزنن دست نذار روی دلم خونه دلم

ای خدا قلب آدما مثل سرابه یا عطا کن چاره یا مردن ثوابه

اون که از رفاقتو مردونگی دم میزنه

بی هوا از پشت سر خنجر به آدم میزنه

خط باطل میکشه رو شوق و سرمستی تو

میدوزه چشم طمع بر همه ی هستی تو

ای خدا قلب آدما مثل سرابه یا عطا کن چاره یا مردن ثوابه

زندگی شرح کتاب روزگار آدماست
از یه مادر مهربونتر مثل درویش بی ریاست
یه روز از بچه ی دلبند خودت عزیزتره
یه روز مثل گربه ای بی چشمورو و بی حیاست
بعضی وقتا چرخ دنیا میگرده میگرده
غافلی تو زندگی جوونیا،اسیر درده درده درده
او طرفدار غمه خنده ها خیلی کمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه

نه رفیقه دستاشو بیاد تو دستات بذاره
صدف خنده هاتو میشکنه و بجاش گل غم میکاره
نه رفیقه دستاشو بیاد تو دستات بذاره
صدف خنده هاتو میشکنه و بجاش گل غم میکاره
او طرفدار غمه خنده ها خیلی کمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه

چقدر آسوده اند پرنده ها
اما افسوس میترسن از آدما
زندگی خوبو بدش،واسه اونا دیدنیه
نمیدونن یه روزی که بالشون چیدنیه
او طرفدار غمه خنده ها خیلی کمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه

زندگی شرح کتاب روزگار آدماست
از یه مادر مهربونتر مثل درویش بی ریاست
یه روز از بچه ی دلبند خودت عزیزتره
یه روز مثل گربه ای بی چشمورو و بی حیاست
بعضی وقتا چرخ دنیا میگرده میگرده
غافلی تو زندگی جوونیا،اسیر درده درده درده
او طرفدار غمه خنده ها خیلی کمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه
شنیدم تو قصه ها غصه روح آدمه

دل من بهونه ی تنهایی نگیر

نشون از اون همه رسوایی نگیر

بهتر اینه که همش تنها باشی

سراغ از دختر رویایی نگیر

یار بی وفای تو روزتو شب میکنه

واسه ی کسی بمیر که برات تب میکنه

هنوز از دست او من غم میکشم

آره من یه عمره ماتم میکشم

باز میخوای یار دیگه پیدا کنی مگه از دست تو من کم میکشم

یار بی وفای تو روزتو شب میکنه واسه ی کسی بمیر که برات تب میکنه

دو سه روزی به تو سر میزنه

میگه دل برای تو پر میزنه

تا میایی و بهش عادت بکنی

میره از پشت به تو خنجر میزنه

یار بی وفای تو روزتو شب میکنه

واسه ی کسی بمیر که برات تب میکنه

میروم دیگر چون پرستوها میکنم ترک آشیان دیگر

برنمیگردم،زین رهه رفته چون نمیگردی مهربان دیگر

خسته از تاریکی شبها میروم افسرده تنها

پر میکشم تا قصر رو یاها تا ببینم طلوع فردا را

به جز اشک غم تو بارانی به کویر دلم نمیریزد

جز نوای غمو پریشانی ز دل ساز من نمیخیزد

آروم آهسته از سر راهت برو دست خدا به همراهت

روم آهسته از سر راهت برو دست خدا به همراهت

به جز اشک غم تو بارانی به کویر دلم نمیریزد

جز نوای،غمو پریشانی ز دل ساز من نمیخیزد

آروم آهسته از سر راهت برو دست خدا به همراهت

روم آهسته از سر راهت برو دست خدا به همراهت

دیگر از زندگی سیرم نمودی کاشکی هرگز تو دلدارم نبودی

این طلسم غمت همش با منه قلب سنگ تورو،خدا بشکنه

دیگر از زندگی سیرم نمودی کاشکی هرگز تو دلدارم نبودی

این طلسم غمت همش با منه قلب سنگ تورو،خدا بشکنه

آه ذره ای از وفا در وجود تو نیست آخه با من بگو توی قلب تو کیست

دیگر از زندگی سیرم نمودی کاشکی هرگز تو دلدارم نبودی

این طلسم غمت همش با منه قلب سنگ تورو خدا بشکنه

آسمون تو ازمن هم تنها تری
یکی نیست اشک تورو پاک بکنه
یکی نیست گوش بکنه به قصه هات
تا گریبون واسه تو چاک بکنه
سرنوشت من و تو مثل همه
مونس و همدم ما درد و غمه

تا محبت باهامون همسفره
دلمون از کینه ها بی خبره
شادی هیچ وقت نمیاد سراغمون
مثل مجنون دلمون در به دره
سرنوشت من و تو مثل همه
مونس و همدم ما درد و غمه

روی قله های پرغرور کوه
توی جنگلهای سبز و پرشکوه
همه جا درد تورو حس میکنم
آخه همزبون تو تنها منم
تو بگو چه کنم چه کنم
تو بگو چه کنم چه کنم
سرنوشت من و تو مثل همه
مونس و همدم ما درد و غمه

روی قله های پرغرور کوه
توی جنگلهای سبز و پرشکوه
همه جا درد تورو حس میکنم
آخه همزبون تو تنها منم
تو بگو چه کنم چه کنم
تو بگو چه کنم چه کنم
سرنوشت من و تو مثل همه
مونس و همدم ما درد و غمه
سرنوشت من و تو مثل همه
مونس و همدم ما درد و غمه
سرنوشت من و تو مثل همه

قوت بازوی پدر

پسر پسر پسر پسر

واسه پدر پشت کمر

پسر پسر پسر پسر

پسرم هر کجایی در پناه خدایی

نور چشم من هستی تو بابا

روز پیریم عصای دستم همدمم هستی

قوت بازوی پدر

پسر پسر پسر پسر

واسه پدر پشت کمر

پسر پسر پسر پسر

پسرم هر کجایی در پناه خدایی

نور چشم من هستی تو بابا

روز پیریم عصای دستم همدمم هستی

آینه ها چرا دیگه راست نمیگن اون چیزی که تو چهره هاست نمیگن آینه ها دیگه دروغ گو شدن مثال ما آدما جادو شدن

آینه ها منو نشونم بدید منو نشون این و اونم بدید میخوام بدونم،غم پیری چیه اونیکه مونده تو اسیری کیه

آینه ها چرا دیگه راست نمیگن اون چیزی که تو چهره هاست نمیگن آینه ها دیگه دروغ گو شدن مثال ما آدما جادو شدن

آینه خنده هامو باور نکن این من پیرو تو جوونتر نکن خوب میدونم دل من عاشق شده آینه هم آینه ی دق شده خوب میدونم دل من عاشق شده آینه هم آینه ی دق شده

آینه ها منو نشونم بدید منو نشون این و اونم بدید میخوام بدونم،غم پیری چیه اونیکه مونده تو اسیری کیه

آینه ها چرا دیگه راست نمیگن اون چیزی که،تو چهره هاست نمیگن آینه ها دیگه دروغ گو شدن مثال ما آدما جادو شدن

آینه خنده هامو باور نکن این من پیرو تو جوونتر نکن خوب میدونم دل من عاشق شده آینه هم آینه ی دق شده خوب میدونم دل من عاشق شده آینه هم آینه ی دق شده خوب میدونم دل من عاشق شده آینه هم آینه ی دق شده خوب میدونم دل من عاشق شده آینه هم آینه ی دق شده

وقتی منو دل تو زندگی عشقو شناختیم از رنج و غمش دم نزدیم سوختیمو ساختیم انگار منو دل برده ی غمزاده ی عشقیم چون هر دوتامون زندگی رو یکسره باختیم

ای عشق عزیز ای همسفرم تا مرز جنون با خود ببرم بی تو نمیخوام دل بمونه تو سینه یکدم بگذار بدونن راز منو،عالمو آدم

بی عشقو جنون زندگی سرده دل عابر مست کوچه گرده ای بسته به تو همه وجودم تنهام نذاری خدا نکرده

ای عشق عزیز ای همسفرم تا مرز جنون با خود ببرم بی تو نمیخوام دل بمونه تو سینه یکدم بگذار بدونن راز منو عالمو آدم

با تو چه قشنگ و پر شکوهه شب من شب من شب من بی تو میشه غنچه های لبخند جدا از لب من،لب من با تو چه قشنگو پر شکوهه شب من شب من شب من بی تو میشه غنچه های لبخند جدا از لب من،لب من

ای عشق عزیز ای همسفرم تا مرز جنون با خود ببرم بی تو نمیخوام دل بمونه تو سینه یکدم بگذار بدونن راز منو عالمو آدم

وقتی منو دل تو زندگی عشقو شناختیم از رنجو غمش دم نزدیم سوختیمو ساختیم انگار منو دل برده ی غمزاده ی عشقیم چون هر دوتامون زندگی رو یکسره باختیم

ای عشق عزیز ای همسفرم تا مرز جنون با خود ببرم بی تو نمیخوام دل بمونه تو سینه یکدم بگذار بدونن راز منو عالمو آدم بی تو نمیخوام دل بمونه تو سینه یکدم بگذار بدونن راز منو عالمو آدم بی تو نمیخوام دل بمونه تو سینه یکدم بگذار بدونن راز منو عالمو آدم